اگر قورباغه بودم از آن سیگاری‌ها می‌شدم!

برای نجات هنرمندان

  • هنرمند بودن سخت است.

 

  • هنرمند بودن باید سخت باشد. چون در غیر این صورت همه هنرمند می‌شدند.

 

  • هنرمند بسیار سمج است.

 

  • کسی که بخواهد کاری را انجام ندهد بهانه‌اش را می‌یابد و کسی که بخواهد کاری را انجام بدهد راهش را.

 

  • فقط با ادامه دادن است که ارزش به وجود می‌آید.

 

  • چیز ارزشمند در هر شرایطی ارزشمند است. چه در بحبوحه‌ جنگ چه در دوران سوگواری چه در روزهای خوش. چیز ارزشمند همیشه ارزشمند است ولی کسانی که به ارزش چیزهای ارزشمند این قدر ایمان داشته باشند که در هر شرایطی انجامش بدهند کم‌اند.

 

  • شک آزردگی جدانشدنی هنرمند است.

 

  • نمی‌شود فقط با خیال‌پردازی هنرمند شد. هنرمند کسی‌ست که زیاد عمل می‌کند. زیاد می‌نویسد. زیاد منتشر می‌کند. زیاد نقاشی می‌کشد. زیاد. خیلی خیلی زیاد. به عبارتی هنرمند پیش از این که هنرمند باشد باید یاد بگیرد کارگری پرکار بشود.

 

  • هنرمند نباید از بیراهه رفتن بترسد. معمولا راهی که مشخص و معمولی‌ست آدم را به چیزی جز چیزهای معمولی نمی‌رساند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *