اگر قورباغه بودم از آن سیگاری‌ها می‌شدم!

یک چیزهایی

 

سکس

برای آدم‌های سالم است.

ما دیوانه‌های اصیل حین خودارضایی می‌نویسیم. نقاشی می‌کنیم. می‌نوازیم. مجسمه می‌سازیم.

پتو را کنار بزن.

ما روی تخت در حال لیسیدن نوک پستان مجسمه‌مان هستیم.

دیوانه‌های اصیل ما نیستیم.

۱۴۰۳.۹.۱

 

 


 

 

بی‌‌خوابی

تخم‌افزاست.

و البته این چیز مبارکی‌ست.

۱۴۰۳.۹.۲

 

 


 

توضیحات اضافی خسته‌کننده‌ست.

بی‌نامه باید مرد.

امید چندانی نیست.

درک نشده زیر یک من خاک هم درک‌ نشده‌ست.

۱۴۰۳.۹.۳

 

 


 

 

دیر مرخص کردن شخصی از جایی

موجب مرخص شدن همیشگی این فرد از زندگی می‌شود.

 

(سخنی مچاله. تلنگری برای بعضی صاحبان ترخیص که می‌توانند کاری کنند اما به حرف برخی دیگر اعتماد بیشتری دارند.)

 

۱۴۰۳.۹.۵

 

 


 

 

سانسور حرف را مبهم و باطل می‌کند.

شاید مثل حرف بالا.

 


 

شکوه روباه

 

بی‌خیال رفع یک سری از نیازهایت شو.

نیاز به

سرگرم شدن، خوردن، انزال، خواب، دوست داشته شدن، بیان کردن.

بدون تخلیه‌ی شهوت، ساکت منفور، گرسنه، بی‌خواب و بی‌حوصله بمان.

هیچ تلاشی برای رفع هیچ‌کدام نکن. سنگ شو.

آن وقت چیزهای باشکوه یکی از پس دیگری خواهند درخشید.

به ظهور روباه‌های جنگل می‌ماند.

برای دیدن آن‌ها باید با تاریکی احاطه شوی. جم نخوری. چیزی نگویی. منتظر بمانی. سنگ شوی. به مانند مرده‌ای.

آن وقت

کم‌کم صدای پنجه‌های کوچک‌شان را خواهی شنید.

این دنیا پر است از حواس‌پرتی. برای چیزهای باشکوه باید نسبت به اغلب‌ نیازهایت خاموش و سرد بمانی.

و این این قدر سخت است که کمتر کسی از پس آن برمی‌آید. نوابغ شاید.

۱۴۰۳.۹.۷

 


 

زندگی مثل نوشیدنی مالت تلخ است.

بله می‌شود به آن شکر و طعم‌دهنده هم افزود

اما آن وقت دیگر سالم و اصیل نیست.

۱۴۰۳.۹.۷

 


 

 

 

بهشت آزارنده خواهد بود

اگر معتاد درد باشید.

۱۴۰۳.۹.۱۰

 

 


 

عشق انواع دارد.

و شاید آن که آدم را متلاشی می‌کند حقیقی‌ترین نوعش باشد.

 

۱۴۰۳.۹.۱۱

 


 

 

خنده و پچ‌پچ

پچ‌پچ و قهقهه

جوری که انگار اقلیت‌ها برای مسخره شدن خلق شده باشند.

۱۴۰۳.۹.۱۷

 

 

 

 

 

 


نور باعث می‌شود بتوانیم بنویسیم.

اما این تاریکی‌ست که به معنی نوشته‌های‌مان عمق می‌دهد.

 


 

 

چشم‌های بی‌خواب دید سفیدتری دارند.

 

 

 


بی‌خوابی باعث می‌شود مغز سریع‌تر از بدن حرکت کند.

فراتر از زمان.

و زمان آن چیزی‌ست که به من خیانت کرده‌.

 


 

دو سلاح واقعا موثر جنگ

گرسنگی و بی‌خوابی

 


 

 

ساعت کوک کردن برای بیدار شدن

مرا یاد حرکت دسته‌جمعی دست و پاهای گله‌های بز و گوسفندان مکانیکی می‌اندازد.

 

 


 

 

 

بعضی‌ از ماها… نه. در واقع همه‌ی ما مودی هستیم. دم‌دمی دم‌دمی.

ولی حال و احوال برخی از ما با سرعت بیشتری عوض می‌شود.

شاید چون آن قدر عمر نمی‌کنیم که در این زمینه بخواهیم کند باشیم. و شاید چون زمان برای ما جور دیگری می‌گذرد.

۱۴۰۳.۹.۱۷


 

 

بهترین نوع ورزش گاییدنه

و

بهترین نوع گاییدنه

اجباره درس‌های اجباری دانشگاهیه.

 

 


زیر آب از همه جا بهتر است.

آن جا تمام صداها گورشان را گم می‌کنند

و من می‌توانم به سکوت نسبی خودم گوش کنم.

 

 

 

۱۴۰۳.۹.۱۸


 

برای کسی که مزه‌ی شکر را نمی‌فهمد نمک هم زیادی‌ست.

شاید.

 

۱۴۰۳.۹.۲۰