اگر قورباغه بودم از آن سیگاری‌ها می‌شدم!

اگر قورباغه بودم از آن سیگاری‌ها می‌شدم!

زهرا مرادپور

شاید هم از آن الکلی‌ها...

دست نزن

آخرین نوشته‌ها

فضاهای خاکستری

تعداد برگه‌ها از ۲۰۰ بالاتر رفته بود. شرمنده به مغازه‌دار نگاه کردم. انگار او قرار بود جزوه‌های لعنتی را بخواند. کنار دستگاه ایستاده بود و جزوه‌ها را گرم گرم دستم

ادامه‌ی نوشته »

۱۰۰ داستان در ۱۰۰ روز

روز اول «به علت همین نداشتن صبر و حوصله‌ست که همهٔ ما این جا هستیم. ولی هر کدام از ما برای دیگران عاقلانه فکر می‌کند. کیست آن حکیمی که می‌گوید:

ادامه‌ی نوشته »

دارِ چینی

از بین همه طعم‌ها دارچین به نظرم ایرانی‌تر است. وقتی درون خوراکی‌های خارجی طعم دارچین را حس کنم جا می‌خورم. بسته‌بندی را می‌چرخانم تا کلماتی ایرانی ببینم. آخر اخیرا خیلی

ادامه‌ی نوشته »

منظم

نظم خیلی خوب است. شلختگی فاجعه‌ست. منظم بودن؟ به دیگر چه چیزی بهتر از این. اصلا منظم باش تا کامروا شوی. شلختگی آدم را منفور می‌کند. شلختگی موجب تنهایی می‌شود.

ادامه‌ی نوشته »

انحطاط

شب بود. هوا آلوده. پشت‌بام بودم. از کنارم گذشت. بی‌صدا. آرام. بال‌ها فراخش را دیدم. دوست داشتم بگریم. دچار نوعی ستودن آلوده به رقت شده بودم. می‌خواستم زانو بزنم و

ادامه‌ی نوشته »