اگر قورباغه بودم از آن سیگاری‌ها می‌شدم!

اگر قورباغه بودم از آن سیگاری‌ها می‌شدم!

زهرا مرادپور

شاید هم از آن الکلی‌ها...

دست نزن

آخرین نوشته‌ها

بله همین‌ها

شاید باید توضیح بدهم این نوشته چیست و به چه درد می‌خورد. اما خب از آن جا که خودم هم این را نمی‌دانم فعلا این تیکه از آنا کارنینا را

ادامه‌ی نوشته »

کنار جاده‌ها

  این لعنتی هنوز ویرایش چندانی نشده   برای همه‌ی آن‌ کنار جاده‌ای‌ها جدای تو البته   ماشینی به‌شان می‌زند. و آن‌ها کشته و بعد خیلی زود فراموش می‌شوند. از

ادامه‌ی نوشته »

یک روز بچه‌خفاشی…

یک روز بچه‌خفاشی از بالا افتاد پایین.     افتاد پایین بین موش‌ها.     موش‌ها تا مدت‌ها نفهمیدند که او بچه‌خفاش است. چون بال‌های بچه‌خفاش خیلی کوچک بودند. اما

ادامه‌ی نوشته »

نخوابیدن، فقط در شکم سگ خوابیدن

شب‌ها تنها راه می‌رفت. سگ نداشت. ترجیح می‌داد سگ‌هایش را آخر شب‌ها برای پیاده‌روی بیرون ببرد. آخر از مردم بیزار و آخر شب‌ها خلوت‌تر بود. به گردن‌شان قلاده‌های تیغ‌دار می‌انداخت.

ادامه‌ی نوشته »