مرگور بر وزن شعلهور
کلمهی «مرگور» متشکل است از:
مرگ + ور
همچنین شکل ظاهریاش «گور» را تداعی میکند.
معنی کلمهی «مرگور»:
به طور کلی مرگور به کسی میگویند که بیشتر از عموم مردم به مرگ میاندیشد.
★ این شخص میتواند خودکشیگرا باشد. اما نه لزوما.
☆ کسانی که زیاد با اجساد برخورد دارند به طور طبیعی بیشتر به مرگ میاندیشند. پس مرگور هستند. مثل مردهشور، مسئول تحویل جسد بیمارستان، کارکن سردخانه و…
★اگر کسی مرگش نزدیک باشد و او این را بداند بیشتر از قبل به مردن خواهد اندیشید. مثلا بیمار مرحلهی آخر سرطان بدخیم.
رفتار افراد مرگور
مرگ آخر راه است. بعد از آن دیگر در این دنیا وجود نخواهیم داشت. دیگر چیزی بر وضعیتمان تاثیر نخواهد گذاشت. همچنین نمیتوانیم بعد از مردن روی جهان و افراد که هنوز زندهاند اثر بگذاریم. مگر این که چیزی از ما مانده باشد.
زیاد اندیشیدن به مرگ باعث میشود شخص دغدغههای متفاوتی پیدا کند. متفاوتتر از عامهی مردم.
افسردگی
مرگورها بیشتر از دیگران به مرگ و نیست شدن میاندیشند. در نتیجه جهان و آدمها ممکن است برایشان پوچ و مهمل بشود. مرگورها لزوما افسرده نیستند ولی احتمال افسردگی در آنها بیشتر است.
اهمیت یادگاری
هر چه بیشتر به نابودی بیندیشیم بیشتر به آنچه قرار است از ما بماند فکر خواهیم کرد. همانطور که گفتم بعد از مرگ دیگر نمیتوانیم اثرگذار باشیم. مگر این که چیزی از خودمان به جا بگذاریم که بعد از ما بتواند تاثیرگذار باشد. مثلا: فرزندان، شاگردان، کاغذهای وصیتنامه، هدیههای یادگاری که به دیگران میدهیم، عکسها، تفکرات مکتوبمان، کتاب و…
مرگورها به اینها میاندیشند و حتی تلاش میکنند تا زندهاند چیزی باقی بگذارند.
چرا این کلمه را ساختم؟
چون نیاز داشتم. و چون این نیازم را کلمههای دیگر برطرف نمیکردند. نزدیکترین کلمات به مرگور کلمات زیر هستند.
- خودکشیگرا: بله این دسته از افراد دنبال مرگاند. اما مرگورها لزوما خودشان را نابود نمیکنند.
- مردنی: یعنی کسی که ضعیف است یا به مردن نزدیک است. این کلمه هم آن قدر کامل نبود. مرگور میتواند کسی باشد که به تازگی عزیزش را از دست داده. بله مرگ به او نزدیک بوده اما جان او را تهدید نمیکرده است.
- میرش: به معنی مرگ دستهجمعی و فناست. این کلمه را خیلی دوست دارم. ولی خب حتی نزدیک هم نیست به آنچه نیاز داشتم.
بیشتر بخوانید:
مرگبان